مصطفی کریمیان اقبال، دانشیار دانشگاه تربیت مدرس تهران نو آوری، اشتغال به کار فارغ التحصیلان، برگزاری دوره های آموزش الکترونیک، ارتباط با جامعه، فضای فرهنگی مناسب و نقش ارتباط و تاثیردانشگاه با جامعه را از جمله شاخصهای کلیدی رقابت بین دانشگاهها دانست و گفت: « استقلال دانشگاه ها و رقابت پذیر بودن آنها یکی از مهمترین شاخصه هایی است که نا دیده گرفتن آن باعث عقب ماندگی و پس رفت دانشگاه ها خواهد شد. این شاخصه مهم بر خلاف بند الف ماده 47 برنامه چهارم توسعه به مرحله اجرا در نیامد .»
کریمیان اقبال خاطر نشان کرد: « هدف اصلی دانشگاه آموزش و پژوهش است. آموزش و پژوهش اگر نشات گرفته از مشکلات جامعه باشد، کیفیت بالاتری خواهد داشت. پژوهش زمانی ارزشمند می شود که بر محور واقعیت های مرتبط با جامعه و در جهت حل مشکلات جامعه باشد. کیفیت، کمیت، نیاز جامعه و نیاز بین رشته ای چهار شاخص اصلی است که باید در رابطه با آموزش مورد توجه قرار گیرد.»
وی افزود: «رشد و افزایش جمعیت منجر به افزایش تعداد دانشجو و تعدد دانشگاه و به همان نسبت تعداد هیات علمی شد. بر پایه داده های موجود و تحلیلهای آماری، ادامه تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی تنها بر اساس فاکتور علاقه و انگیزش درونی نیست. در سالهای گذشته ارتقاء شغلی و اعتبار اجتماعی نیز در این مسئله دخیل بوده، اما در سالهای اخیر خانواده نیز به صورت یک فاکتور دیگر مطرح شده است. در ایران خانواده ها علاقه مند به ادامه تحصیل فرزندان هستند در حالی که در سایر کشورها ادامه تحصیل تا مقطع کارشناسی هست و سپس فرزندان باید وارد اجتماع و محیط کار بشوند. این تفاوت فرهنگی باعث تفاوت در مهارتها می شود. به همین دلیل فارغ التحصیل دکتری کشور ما مهارت ندارد و با جامعه و مشکلات آن درگیر نشده است »
کریمیان ادامه داد: «متاسفانه این روش آموزش کلاسیک تبعات منفی به همراه دارد. سپری شدن بهترین سالهای عمر جوانان در دانشگاه سود چندانی به حال آنان ندارد و این در حالی است که طبق تحقیقات اجتماعی جدید، جوانان باید در جامعه حضور داشته باشند به کارهای تجاری بپردازند، شکست بخورند و جسارت پیدا کند ولی نوع آموزش فعلی چنین امکانی را به دانشجویان نمی دهد. این معضل حتی در ایالات متحده آمریکا نیز وجود دارد. در مقاله ای که سال 2013 به چاپ رسیده است گفته شده که اگر دانشگاهها کار بهتری انجام ندهند آموزش سطح بالا که در دنیا مطرح است از بین می رود و دنیا، دنیایی خواهد بود بدون خلاقیت و فقیر. ما نیاز به فارغ التحصیلانی داریم که قادر به شناسایی مشکلات بزرگ باشند و بتوانند این مشکلات را در قالبی بیان کنند که بتواند باعث تحول و تغییر جهت اساسی در حوزه های آموزشی و اجرایی گردد. مطمئن هستم که این قابلیت در آموزشهای تخصصی وجود ندارد.»
وی در پایان با شاره به پنج گام اصلی ایده پردازی تا تجاری سازی ایده، افزود: «ارزیابی ایده، تعیین بازار هدف، تحقیق و هدفمندی در رابطه با بازار هدف، تولید نمونه اولیه محصول و حفاظت از مالکیت معنوی محصول از شروع تا تجاری سازی یک ایده را شامل می شود. با در نظر گرفتن تمامی جوانب، یک ایده می تواند در مرحله مناسبی از فروش قرار گرفته و به یک محصول تجاری با کیفیت تبدیل شود.»